نقطه کور: بخش نهم

مصداقهای عینی حکایت پِهِنِ تَر مقدمتاً اشارهای میکنم به یک حکایت معروف و فراگیر که تبدیل به نوعی لطیفه در شبکههای اجتماعی
مصداقهای عینی حکایت پِهِنِ تَر مقدمتاً اشارهای میکنم به یک حکایت معروف و فراگیر که تبدیل به نوعی لطیفه در شبکههای اجتماعی
آفتابهداران عصرجدید زبان شیرین فارسی سرشار از حکایتهای گوناگونی است که بسیاری از آنها صرفاً پیامی از جنس موعظه و نصیحت در
اندر باب تغییر با نیمنگاهی به گذشتۀ نه چندان دور کشورمان، به موارد عجیبی برخورد میکنیم. پدربزرگهایمان را میبینیم که با دیدن
به بعضی تاریخ مصرفها جدّیتر نگاه کنیم در جامعۀ امروز به مدد پیشـرفتِ کیفیت زنـدگی، به وضوح میبینیم که توجه به تاریخ
به کدامین گناه «مشتری» شدم؟ به نظر میرسد قصّۀ پشتبامِ معروف و اُفتادن از طرفینش، همچنان یکی از هنرهای منحصربهفرد ما ایرانیانی
از سرطان فستفود تا سرطان فستبوک در دنیای امروز و به لطف اطلاعرسانیهای قدرتمند و فراگیر، بعید است بتوان کسی را
میان ماه من تا ماه گردون … چندسال قبل و بعد از لمسِ نوازشآمیزِ صابون آتشسوزیِ یک کارخانۀ تولیدی بر تن خود،
بزرگ یا کوچک؟ معروف یا گمنام؟ یکی از تفکرات غالب در ذهن اکثر افراد این است که همکاری با یک سازمان یا
گشتم نبود نگرد نیست! این مطلب را اختصاصاً برای دانشجویانِ امروز و کارجویانِ فردای کشور عزیزمان نوشتهام. مثل همیشه خودمانی و بیتعارف.
در بخشی از این کُرۀ خاکی، خشکسالی چهرۀ کریه خود را به مردم نشان داد و روزبهروز بر میزانش افزوده میشُد. همۀ