همۀ ما از وضعیت مدهای بیمارشناسی در جامعۀ امروز باخبریم. مواردی که از این خانواده تا اون خانواده، دارای برچسبهای رفتاری متفاوتی خواهند شد. مثلاً کودک شرّ و شوری که در یک جمع مهمونی، آروم و قرار نداره و مدام درحال چهارنعل تاختن روی مبلها و پرتاب اشیاء مختلفه رو درنظر بگیرین.
اگه بچۀ یک خانوادۀ متوسط باشه دارای برچسب خرابکار و شلوغ خواهد بود.
و همین بچه، اگه فرزند خانوادهای فقیر و ضعیف (از نظر اقتصادی و اجتماعی) باشه چه بسا که به مقام کرّهخر عقدهای هم تنزل درجه پیدا کنه.
ولی اگه همین بچه، فرزند یک خانوادۀ سرشناس یا ثروتمند و مثلاً باکلاس(!) باشه دارای برچسب بیش فعال خواهد بود.
همونطور که بچۀ فضول این خانواده، در یک خانوادۀ دیگه با عنوان کنجکاو (و شاید هم نابغه و دانشمند آینده!) برچسبگذاری خواهد شد.
یا جوانی که بر اثر هزار و یک عامل و فشار داخلی یا خارجی، در مقطعی رفلکس و عکسالعمل خاصی از خودش بروز داده (مثل خشم و عصبانیت) بازهم تعیینکنندۀ برچسب این عارضه با طبقۀ خانوادگیش ارتباط مستقیمی داشته، یعنی:
اگه در این خانواده بزرگ شده باشه تبدیل میشه به روانی و بزهکار
و اگه فرزند اون یکی خانواده باشه احتمالاً دچار افسردگی و وسواس (و مادر هم قربونش خواهد رفت)
درمجموع به نظر میرسه که بالارفتن سوادِ ظاهری (فارغ از کیفیتش) و کمی ثروت و رفاه بیشتر برای بعضی از خانوادهها، اسم بیماری و ناهنجاریها رو هم تغییر میده.
راستی دقت کردین که آدم باکلاسای تو فیلما معمولاً یا میگرن دارن یا ناراحتی قلبی؟! و معمولاً هیچکدومشون مثلاً اسهال خونی نمیگیرن!
اینا رو عرض کردم تا برسم به اصل موضوع:
چندسال قبل جوانی از آشناهای دور (که فرزند خانوادهای ثروتمند و مثلاً باکلاس بود) در خواب دچار ایست قلبی شد و فوت کرد. خدا رحمتش کنه. واقعۀ دردناکی بود.
اما قسمت عجیب قضیه اینجاست که علت مرگ این خدابیامرز توسط بازماندگان متوهّم و خودفرهیختهانگار مرحوم، درسخوندن بیش از حد(!) اعلام شد.
یعنی یک مرگ پر افتخار احتمالاً در راستای پیشرفت علم و دانش برای جهانیان.
یقین دارم اگه همین مرحوم، فرزند خانوادۀ دیگری بود، احتمالاً هنوز جنازهاش به پزشکی قانونی نرسیده، علت فوتش توسط ملت عزیزمون (پزشکان و قضات همیشه در صحنه) اوردوز موادمخدر تشخیص داده میشد!