فاجعه ۱۹ مردادماه ۱۳۹۳ درحقیقت یک افتضاح وحشتناک بود که مثل همیشه بازهم تحمل بخش دردناک قضیه به گردن افراد بیگناه افتاد. افتضاحی که شاید به دلیل توهّم “ما میتوانیم” بعضی متوهّمین بود.
جناب آقای دکتر “مامیتوانیمنژاد” عزیز:
آیا میدونی سوختگی با بنزین یعنیچی استاد؟ فکر میکنم چیزی باشه در حد سوختن با آتش جهنّم! البته دومی رو که هنوز درک نکردیم ولی اولی رو تا حدی میدونیم چیه. راستش روزی که این اتفاق افتاد با خودم گفتم ایکاش خودت هم توی این هواپیما نشسته بودی تا میفهمیدی که “ما میتوانیم” به این سادگیها هم نیست. آره پدرجان. نیست. امیدوارم در روز ۵۰ هزارسال (قیامت) که گویا خیلی هم ادعا میکنی بهش معتقدی، قادر باشی جواب نعرههای جگرخراش سرنشینان و مخصوصاً چند کودک بیگناه رو بدی که در آتش توهّمات تو و امثال تو سوختن و جزغاله شدن نه تحریمها و قصههای مشابه. یکی از بهترین استادخلبانهای کشورمون (مرحوم کاپیتان ایزدپناهی) با کلی افتخارات زمان جنگ رو در این پرواز از دست دادیم. کسی که در ثانیههای آخر زندگیش هم یک مثال واقعی و غیرقابلتکرار از حرفه ایگری در کار رو به همه ما نشون داد. اما افسوس که در گنجایش مغزی امثال شما این سرمایهها دیده نمیشه.
جناب آقای دکتر “مامیتوانیمنژاد” :
قطعاً در اینکه ما میتونیم (یا بهتر بگم همه میتونن) شکّی نیست. اصلاً با ادبیات خودت که استاد سادهسازی مفاهیم (البته از نوع تهوّعآورش) هستی عرض میکنم: اگه دیگران تونستن پس ما هم میتونیم. چشمش کور بشه هرکی نتونه ببینه. اما دکترجان، صرف فعل توانستن اصول و قواعد خاص خودش رو داره. ۵۰ سال برای خودروسازیمون صبر کردیم و این شد. نمیدونم چرا هیچکس نبود تا بهت بگه: جون مادرت بیخیال هواپیماسازی شو. تو رو به عزیزانت با این موضوع شوخی نکن. و در یک کلام: از این ملّت بکش بیرون دکترجان! اینهمه کشور پیشرفته در دنیا تکنولوژی ساخت هواپیما ندارن. ما هم روش. به خدا هواپیماسازی مثل انرژی هستهای نیست که تو یه زیرزمین و با یه قابلمه(!) سروتهش هم بیاد. هواپیماست دکی جون! هواپیما.
آقای دکتر “مامیتوانیمنژاد“ عزیز:
گویا یادت رفت زمانی که مهندسین و مدیران آنتونوف ۱۴۰ عازم ایران بودن تا این تکنولوژی افتضاح رو تو پاچۀ ملّت ما فرو کنن، چه اتفاقی افتاد. همون آنتونوفی که سوارش بودن سقوط کرد و به فنا رفت! این رو ندیدی؟ یا اینکه نخواستی ببینی؟ شاید هم نخواستی شادیهای کودکانهات در بین واقعیت گم بشه. شادی کودکانهای که مثل همیشه سعی میکردی در قالب اعتمادبهنفس همیشگیات و در قالب عبارات معروف (قبلی ها عرضه نداشتن ولی من دارم!) به خورد ملت بدی (فیلمش موجوده دکی جون)
ضمناً بد نیست یادی هم بکنیم از برخی جملات قصار آن پیر فرزانه و آن استادِ بیبدیل حضرتعالی که در مقام وزیر راه و ترابری مورد وثوق و اعتماد شما زمانی فرمودند:
امضاء میدم که ایران ۱۴۰ از فوکر هم بهتره!
هواپیمای فوکر یک هواپیمای شرقی است!
احتمالاً در دوران کودکی، نقشۀ دنیا رو به صورت وارونه به دست این طفل معصوم دادن که هلند رو در شرق دنیا میدیده!
آقای دکتر “مامیتوانیم نژاد” عزیز:
ما هم مثل شما، سر کوچهمون سبزیفروشی داریم. البته فقط گوجه رو ارزون نمیده. بلکه اعتقاد داره موتور هواپیمای آنتونوف ۱۴۰ که در اصل مال هلیکوپتر بوده در آب و هوای گرم تابستون ایران دچار واموندگی میشه و نباید در دمای بالاتر از ۳۵ درجه ازش کار کشید. مخصوصاً در وسط گرمای مرداد ماه! اونم کجا؟ به مقصد طبس؟ (واویلا) دکترجان. میگم این سبزیفروش سر کوچۀ ما فهمید، نمیدونم چرا تو نفهمیدی؟!
پس نوشت:
صنعت هواپیماسازی در ایران، اسماً دارای قدمتی ۴۰ ساله است. اما نه درحد توهّمات ساخت هواپیمای مسافربری! در تمامی دولتهای قبل، نهایتاً یک یا چند شوی تبلیغاتی در این رابطه داشتیم و مثل همیشه با یک قیچی و روبان، سر و ته قضیه همآورده میشد ولی هرگز به مرحله تولید انبوه هواپیمای مسافربری نمیرسید. تا زمانی که با دستور تاریخی“مامیتوانیمنژاد” (در سال ۸۸) جناب دکتر منوچهر منطقی با خوشحالی و گردنی افراشته از ریاست ایرانخودرو تشریف بردن برای ساخت و تولید انبوه هواپیماهای مسافربری!
(زیر این عکس نوشته بودن: به جای واژه “بودجه” از واژه “تریاک” استفاده شود! ) 🙂
بخشی از بیانات حیرتآور دکتر منوچهر منطقی در سال ۸۹ در رابطه با هواپیمای ایران ۱۴۰ (همونی که بعد از سقوط اسمش دوباره میشه آنتونوف ۱۴۰)!!
«ما مردم فوقالعاده شجاعی(!) داریم و نباید با بیش از اندازه بزرگ کردن یک موضوع(!!) این ترس را در مردم ایجاد کنیم که …»
« به زودی شاهد خروجیهای مختلف صنعت هواپیمایی کشور خواهید بود که میتواند نظر خیلی افرادی که ممکن است در این زمینه به عنوان منتقد نگاه کنند، اصلاح کند…»!
« ما گامهایی را ترسیم کردیم که انشاالله هم در سطح بینالمللی و هم در سطح ملّی توانمندیهای صنعت هواپیمایی خودمان را عرضه میکنیم»!
و درنهایت:
«ایران بزودی در زمینه صنعت هواپیمایی حرفهای زیادی برای گفتن خواهد داشت»!
خدمت عزیزانی که تذکر دادن این اتفاق در زمان دولت روحانی افتاده (در وبلاگ قبلی بنده) باید یادآور شوم که بنده هم کاملاً در جریانم که این سانحه وحشتناک در زمان دولت ایشون اتفاق افتاد. اما منظورم به عامل اصلی این اتفاق بود نه زمان اون. ضمناً اعتقاد دارم یکی از بهترین حرکتهای دولت حسنکلیدساز این بود که اولا دستور لغو تمام پروازهای آنتونوف ۱۴۰ رو صادر کرد و بعد از اون هم به منوچهر منطقی گفت استاد عزیز و گرامی! حضرتعالی بسیار بزرگتر از صنعت حقیر ساخت هواپیما هستید. شما رو باید درجاهای بزرگتری ببینیم. بنابراین خواهش میکنم بفرمایید اینم صندلی ریاست مرکز ملی فضایی ایران!
و چنین شد که خداوند متعال به ملت ایران رحم دوبارهای کرد.
جهت یادآوری: سانحه ارابۀ مرگ تهران طبس یکی از دردناکترین سوانح هوایی کشور بود. روحشون شاد